تنهایی

تنهایی

تنهایی

وقتي از همه دنيــــا ناراحتم 

فقط با فكــــــر كردن به تو آروم مي شم 

اما وقتي تو ناراحتـــــم مي كني 

همه ي دنيا هم نمـــــــي تونه آرومم كنه...!

                       

به سلامتیه نسل من 

که خسته شد از بس 

دزدکی بوسید...

دزدکی حرف زد...

دزدکی در آغوش گرفت...

دزدکی عشق بازی کرد...

دزدکی دوست داشت...

 

 

 

خدايـــا... 

ايـن روزهــا حرفهـــايم

بوی نا شکری مي دهنــد...

امـــا تـــو...

بـه حســـاب تنهایی و درد دل بگذار...

 

سیگاری روشن...

ذهنی خالی و تنی تنها...

گیلاسی خالی از مستی...

سکوت ساعت...

اَه...

روزگارم این چنین میگذرد...

                

 

در خود شکستم 

و تو صدای قهـقهـه هـایـت دنـیا را لرزاند 

قـانـون طبـیـعـت است...

موج وقتـی سـرش به سنـگ می خورد 

در خود می شـکنـد 

وساحل کف می زند...

 

                         

هــيـــس!

ميخـــواهــم بــشنـــوم عـاشــقـــانــه هـــايـــش را

كــه در گــوشــش زمــزمــه ميـكــنــد 

و بــه يــاد بيـــاورم روزي را كـــه

هـــميــن هـــا را در گــوشــم زمـــزمـــه ميــکــرد...

 

چه مهمانان بي دردسري هستند مردگان

نه به دستي ظرفي را چرک ميکنند

نه به حرفي دلي را آلوده...

تنها به شمعي قانعند

واندکي سکوت...!

پـایـان یک رابطـــه 

فقــط پـایـان یک رابطـــه نیست 

ممکــن است پـایـان خیلـــی از چیــزهــــا باشــــد،

پـایــان دوسـت داشتــــن!

پـایـان خوشبینــــــی!

پــایــان اعتمـــــاد...!

                    

نه تو می مانی و نه اندوه... 

و نه هیچیک از مردم این آبادی...

به حباب نگران لب یک رود قسم،

و به کوتاهی آن لحظه شادی که گذشت، 

غصه هم می گذرد، 

آنچنانی که فقط خاطره ای خواهد ماند...  

لحظه ها عریانند... 

به تن لحظه خود، جامه اندوه مپوشان هرگز...

از مــــــرگ نـتـرسـید 

از این بتـرسید کـه وقتـی زنده اید 

چـــیزی درون شـــما بمــــــیـرد

مثــل ِ حــس ِ دوســت داشتـــــن...

 

 

هنوز هستند پسرانی که بوی مردانگی می دهند

در دستانشان عزت یک مرد واقعی لمس می شود

می شود به آنها تکیه کرد

اهل ناموس بازی نیستند

می شود روی حرف و قول هایشان حساب کرد

هنوز هم هستند دخترانی كه تنشان بوی محبت خالص می دهد

نابند، لمس نشده اند

هنوز هم هستند ! نادرند ! كمیاب اند ! پاك اند

هنوز آدم هایی از جنس فرشته پیدا می شود

كمیاب اند! 

   اما هستند..  

 

               

تو می گذری...............من می گذرم 

تو از من - من از دل

تو می خندی ............من می خندم

تو به من - من به روزگار

تو می گریزی ..............من می گریزم

تو از عشق - من از خاطره

تو می روی ..................من می روم

تو از اینجا - من ازاینجا 

 

کاش می فهمیدی از اینجا ........تا....... اینجا

       چقدر فاصله است

                            



نظرات شما عزیزان:

یه عاشق
ساعت22:24---17 شهريور 1392
این دعا را منتشر کنید و ببینید چطور غم هایتان از بین میرود:


((سبحان الله یا فارِجَ الهَمّ و یا کاشفَ الغَم فرِّجْ هَمّی و یَسِّرْ
امری و ارحَمْ ضعفی و قِلةَ حیلتی و ارزُقنی من حیث لا اَحتَسِبُ یاربّ
العامین))

ترجمه:
منزه است خداوندی که بر طرف کننده غم ها است. غم و مشکل من را برطرف کن،
بر ضعف و کمی چاره ام رحم کن و مرا از جایی که گمان نمی کنم روزی ده ای
پروردگار جهانیان.

حضرت محمد (ص) فرمودند : هرکس مردم را از این دعا با خبر کند در گرفتاریش

گشایش پیدا می کند.


نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:





+نوشته شده در چهار شنبه 19 تير 1392برچسب:,ساعت11:0 PMتوسط مهرداد | |